به عقیده من(جان گاتمن) شوهری که به لحاظ هیجانی باهوش است مرحله بعدی در تکامل اجتماعی انسان است.این بدان معنا نیست که چنین مردی از لحاظ شخصیتی تربیت و درونمایه اخلاقی بالاتر از سایر مردان است.فقط مطلب بسیار مهمی را درباره متاهل بودن کشف کرده است که دیگران هنوز کشف نکرده اند. چیزی که او کشف کرده است این است که چگونه همسرش را گرامی بدارد و احترام اش را به او ابراز کند.مطلب به همین سادگی است این شوهر جدید احتمالا کارش در اولویت پایین تری از زندگی خانوادگی اش قرار دارد زیرا او در تعریف موفقیت بازنگری کرده است. متفاوت از شوهرهای نسل پیشین به طور طبیعی سه اصل اول را در زندگی روزمره اش می گنجاند .او نقشه ای دقیق از دنیای همسرش ایجاد میکند.به همسرش علاقهمند است و دائما او را میستاید. و این علاقه را با توجه کردن به او در کارهای روزمره اش بیان میکند. این کار نه تنها به نفع رابطه زناشویی اوست بلکه برای فرزندان او نیز سودمند است. پژوهشها نشان میدهند شوهری که از همسرش تأثیر میپذیرد اغلب پدر فوق العاده ای نیز میشود.او با دنیای فرزندانش آشناست و همه چیز را درباره دوستان فرزندش و درباره ترس های آنها میدانند .از آنجایی که با هیجان ها غریبه نیست و ترسی از ابراز عواطف خود ندارد به فرزندانش یاد میدهد که به احساس های خود و همچنین به خودشان احترام بگذارند. وقتی در حال تماشای بازی فوتبال است به خاطر آنها نیز تلویزیون را خاموش می کند چرا که می خواهند بچه ها به خاطر داشته باشند که برای آنها وقت داشته است(گاتمن (۲۰۱۵)
هفت اصل زندگی زناشویی موفق،
ترجمه: رحمانی شمس،قطبی نژاد آسمانی
انتخاب مطلب توسط
سولماز پناهی