تاثیرات ضربات فیزیکی به سر تا سالها باقی می مانند.

دانشمندان مدت هاست معتقدند كه آسيب منفرد تروماتيک مغز (TBI) در اوايل زندگي ممكن است منجر به مشكلات حافظه ، تفكر و افسردگي در دوره های بعدی زندگي شود. با این حال ، تحقیقات نتوانسته اند نقش احتمالی قرار گرفتن مکرر در معرض ضربه به سر ، مانند مواردی كه منجر به صدمات "زیر مشاجره" می شود ، را بررسی كنند.

در بزرگترین مطالعه در نوع خود ، در بیماران با سابقه ضربه های مكرر سر، ارتباطی بین ضربه به سر و مشكلات در عملکرد شناختی و افسردگی در سالها یا دهها سال بعد آشکار شد.
محققان سوابق 13323 نفر از افراد 40 ساله و بالاتر (میانگین سنی 62 سال) را که در سامانه ای بصورت آنلاین جمع آوری شد، تجزیه و تحلیل کردند.

 از این تعداد ، 725 یا 5 درصد از شرکت کنندگان سابقه مواجهه با ضربات مکرر سر در طی ورزش  ، سوءاستفاده فیزیکی یا خدمت نظامی داشتند. علاوه بر سابقه ضربات مکرر به سر ، دانشمندان اثرات داشتن TBI با و بدون از دست دادن هوشیاری را نیز مورد بررسی قرار دادند.

همراه با پرسشنامه های خود_گزارشی در مورد ضربات مکرر سر و سابقه TBI ، شرکت کنندگان ابزار های اندازه گیری علائم افسردگی را تکمیل و تست های شناختی رایانه ای را انجام دادند. 

 یافته ها ، نشان می دهد که شرکت کنندگان با سابقه ضربات مکرر سر و TBI علائم افسردگی بیشتری نسبت به افرادی که چنین سابقه ای ندارند گزارش کردند. علاوه بر این ، هنگامی که ضربات مکرر سر و TBI به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت ، سابقه ضربات مکرر سر بیشترین تأثیر را در علائم افسردگی در سال های بعدی زندگی داشت. 
این نتایج مستقل از سن ، جنس ،  نژاد و سطح تحصیلات بودند.

 این یافته ها تأکید می کند که ضربات مکرر به سر ، مانند ضربه هایی که در طول ورزش  یا سوء استفاده جسمی اتفاق می افتد ، ممکن است با علائم افسردگی در سال های بعدی زندگی همراه باشد. اما باید ارتباط این علائم با شدت یا مدت ضربات مكرر سر بررسی شود که این اطلاعات در مورد شرکت کنندگان این مطالعه در دسترس نبود.

یک الگوی پاسخ_دوز بین ضربه مغزی و علائم افسردگی وجود دارد. به گونه ای که، شرکت کنندگان بدون هیچ نوع سابقه TBI یا ضربات مکرر سر ، کمترین علائم را داشتند. در حالی که علائم افسردگی هنگامی که تنها سابقه TBI وجود داشت ، افزایش یافت ، و علائم افسردگی برای گروه هایی که سابقه ضربات مکرر سر و TBI داشتند ، بالاتر از گروه قبلی بود. و به علاوه، گروهی که سابقه ضربات مکرر سر و TBI همراه با از دست دادن هوشیاری داشتند ،بیشترین علائم افسردگی را گزارش کردند.

 نتیجه ای مشابه در تست های حافظه ، یادگیری ، سرعت پردازش و زمان واکنش ، مشاهده شد. شرکت کنندگان با سابقه ضربات مکرر سر یا TBI در مقایسه با شرکت کنندگانی که سابقه ضربه به سر نداشتند، عملکرد بدتری در برخی از آزمایشات داشتند و افراد با سابقه ضربات مکرر به سر و TBI با از دست دادن هوشیاری بدترین عملکرد را در تست های رایانه ای شناختی بین تمان گروه ها داشتند.

این یافته ها به دانش روز افزون در مورد عواقب نورولوژیکی طولانی مدت ترومای سر می افزاید. لازم به ذکر است که همه افراد دارای سابقه ضربات مکرر سر ،لزوما دچار مشکلات شناختی و افسردگی در سال های بعدی زندگی نخواهند شد. با این حال ، نتایج حاصل از این مطالعه شواهدی ارائه می دهد که قرار گرفتن در معرض ضربات مکرر سر ، مانند ضربه هایی که در طی بازی های روزمره یا فوتبال پیش می آید، نقش مهمی در بروز مشکلات شناختی و عاطفی در سال های بعدی زندگی ایفا می کند.
 

 

 

جست و جو